این واژه از فعل qırtmaq قیرتماق است.
قیرتماق - qırtmaq :  بطور کم و جزئی بریدن
جدا کردن
با نوک انگشتان جدا کردن
اذیت کردن

Daşqın


بریدن
نیشگون
 

ulusal sözlük | الدار فنی

خسیس : qırtmır

این فعل مستقل شده از فعل qırmaq به معنی قطع کردن و بریدن است.
qır+ıt
این فعل اصلا به مصدر فارسی هم نیامده و با فعل کردن معنی خود را کامل میکند.
واژه qırta - xırda خرده کاملا کلمه ی ترکی است به معنی تیکه ی کوچک بریده شده یا کنده شده.