اول متن زیر را بخوانیم :

/کوه . (اِ) معروف است و عربان جبل خوانند. (برهان ). ترجمه ٔ جبل . (آنندراج ). هر برآمدگی کلان و مرتفعی در سطح زمین خواه از خاک باشد و یا سنگ و به تازی جبل گویند. (ناظم الاطباء). پهلوی «کف » (کوه ، قله ٔ کوه )، ایرانی باستان «کئوفه » (کوه )، اوستا «کئوفه » (کوه ، کوهان )، پارسی باستان «کئوفه » (کوه )، پهلوی «کفک » (کوه ، کوهان )، بلوچی «کپک ، کفغ » (شانه )، کردی «کوی » (وحشی )، ارمنی «کهک » (کوه ، موج )، و به قول کایگر، افغانی «کوب » (کوهان ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). هر یک از برآمدگیها و مرتفعات سطح زمین که از خاک و سنگ فراوان و کانیهای مختلف تشکیل شده و نسبت به زمینهای اطراف بسیار بلند باشد. جبل . (فرهنگ فارسی معین ). جبل . طور. طود. علم . ذَبر. دَبر. کُه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) /


نه فعلی نه ریشه ای در زبان آن ها دارد این کلمه ترکی است و از فعل  بهKöpmək که به معنی بر آمدن که در فارسی به صورت کپ کردن استفاده میشود .

حباب : Köpük

سگ چاق و اهلی(تنبل و مامانی)-سگ پیر : Köpək

پل : Köprü

متورم : Köpəş

باد کرده - فربه - نان تخم مرغ دار : köpbəcə

نانی که به خمیر آن تخم مرغ زده و در روغن سرخ می کنند : Köppə

کپل(به همین صورت وارد فارسی شده) : Köpül

کف کردن : köpürmək

این واژه وارد پهلوی شده و به بر آمدگی های روی زمین Köp یا کوه گفتند که در بلوچی سیستم اصلی کلمه ی آن به صورت کپک مشهود است

واژه ی کف و فعل #کف کردن مخفف واژه ی Köpük است و ترکی است.